روشهای ایرانی (بهروز رضایی منش)

استادیار گروه مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبایی

روشهای ایرانی (بهروز رضایی منش)

استادیار گروه مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبایی

نامه تاریخی استالین به پیشه وری

به مناسبت سالگرد ۲۱ آذر ۱۳۲۴

نامه تاریخی استالین به پیشه وری


به رفیق پیشه ورى

بنظر میرسد شما دربررسى وضع داخلى ایران و همچنین بُعد بین المللى مسئله دچار اشتباه شده اید.

اولا: شما میخواهید تمام خواست هاى انقلابى خلق آذربایجان فورا برآورده شوند. و لیکن شرایط فعلى، تحقق این برنامه را غیر ممکن میسازد. لنین خواست هاى انقلابى را بصورت خواست هاى عملى تکرار میکنم: بصورت خواست هاى عملى مطرح میکرد و این کار را زمانى انجام میداد که کشور در حال گذار از تجربه یک بحران انقلابى در اثر جنگى ناموفق با دشمنى خارجى باشد. این وضع در سال ١٩٠٥ هنگام جنگ ناموفق با ژاپن و در سال ١٩١٧ هنگام جنگ ناموفق با آلمان موجود بود. اینجا شما میخواهید از لنین پیروى کنید. این، چیزى بسیار خوب و قابل تحسین است.

اما وضع کنونى ایران کاملا فرق میکند. در ایران هیچ وضع عمیقا انقلابى موجود نیست. در ایران تعداد کارگران کم است و آنها سازماندهى خوبى ندارند. دهقانان ایران هنوز فعالیت جدى از خود نشان نمیدهند. ایران در حال جنگى بر علیه دشمن خارجى نیست که باعث تضعیف دایره هاى انقلابى (حکومتى؟ -مترجم) از طریق یک شکست نظامى شود. نتیجتا در ایران شرایطى که کارآمد بودن تاکتیک هاى سال هاى ١٩٠٥ و ١٩١٧ را تائید کند موجود نیست.

ثانیا: مطمئنا اگر قواى شوروى در ایران باقى میماندند شما میتوانستید روى موفقیت در امر خواست هاى انقلابى خلق آذربایجان حساب کنید. اما ما دیگر نمیتوانستیم نیروهاى شوروى رادر ایران نگهداریم و آن هم در وهله نخست بدین سبب که ادامه حضور آنها در ایران بنیاد سیاست هاى آزادسازانه ما در اروپا و آسیا را مختل میکرد. بریتانیائى ها و آمریکائى ها به ما گفتند اگر نیروهاى شوروى میتوانند در ایران بمانند در آنصورت چرا نیروهاى بریتانیا در مصر، سوریه، اندونزى، یونان و بهمین ترتیب نیرو هاى آمریکا در چین، ایسلند و دانمارک نتوانند بمانند. از این جهت ما تصمیم گرفتیم نیروهارا از ایران و چین بیرون ببریم تا اینکه این بهانه را از دست بریتانیائى ها و آمریکائیها بگیریم، جنبش آزادیبخش در مستعمرات را دامن بزنیم و بدین ترتیب سیاست آزاد سازى خود را حق بجانب تر و موثر تر نمائیم.

ثالثا: با این تفاسیر در رابطه با وضع ایران میتوان چنین نتیجه گیرى کرد: در ایران بحران عمیق انقلابى وجود ندارد. در ایران اوضاع جنگى با دشمنان خارجى موجود نیست که در نتیجه یک شکست نظامى ارتجاع تضعیف شود و باعث بحران گردد. تا مدتى که قواى شوروى در ایران بودند شما فرصت دامن زدن به مبارزه در آذربایجان و سازماندهى یک نهضت گسترده دمکراتیک با خواست هاى همه جانبه را دارا بودید. اما نیروهاى ما میبایست ایران را ترک میکردند و چنین هم کردند. آنچه در ایران میبینیم چیست؟ ما در اینجا شاهد نزاعى بین حکومت قوام و دوایر طرفدار انگلیس ایران هستیم که نماینده ارتجاعى ترین عناصر ایران هستند. قوام در گذشته هر قدر هم که ارتجاعى بوده باشد، باید امروزه براى حفظ خود و حکومتش بعضى اصلاحات دمکراتیک را انجام داده و حمایت نیروهاى دمکراتیک ایران را جلب کند. تاکتیک ما در چنین شرایطى چه باید باشد؟ بنظر من ما باید از این نزاع استفاده کنیم تا اینکه از قوام امتیاز بگیریم، از او حمایت کنیم تا نیروهاى طرفدار انگلیس را منزوى نمائیم و زمینه اى براى ادامه دمکراتیزه کردن ایران را مهیا کنیم. تمام توصیه هاى ما به شما مبتنى بر این تشخیص است. البته در پیش گرفتن تاکتیک دیگرى هم ممکن بود: تف کردن به همه چیز، قطع رابطه با قوام و با این ترتیب تضمین پیروزى مرتجعین طرفدار انگلیس. اما این دیگر نه یک تاکتیک بلکه حماقت میبود. این درواقع خیانت به امر خلق آذربایجان و دمکراسى ایرانى میبود.

رابعا: طورى که شنیده ام شما میگوئید که ما شما را ابتدا به عرش اعلا بردیم و سپس به قعر ادنى پرت کرده به شما بى احترامى نمودیم. اگر این شنیده هایم درست باشد، براى ما جاى تعجب است. واقعا چه اتفاقى افتاده است؟ در اینجا ما تکنیکى را بکار برده ایم که هر انقلابى با آن آشناست. در هر شرایطى که شبیه شرایط امروز ایران باشد، اگر کسى بخواهد حد اقل معینى از طلب هائى را از حکومت بدست آورد، در آنصورت جنبش باید به راه خود ادامه دهد، از خواست هاى حد اقل فراتر رود و خطرى (فشارى، -مترجم) براى حکومت ایجاد کند تا اینکه دادن امتیاز از سوى حکومت تامین گردد. اگر شما خیلى پیش نمیرفتید در شرایط کنونى ایران نمیتوانستید به اهدافى (امتیازاتى، -مترجم) نائل شوید که حکومت قوام امروزه ناچار به تامین آن است. قانون جنبش انقلابى همین است. بى حرمتى به شما اصلا و ابدا مطرح نیست. بسیار عجیب است که شما تصور میکنید ما شما را آلوده به لکه ننگ و بى احترامى کرده ایم. بر عکس، اگر شما عاقلانه رفتار کنید و با حمایت معنوى ما خواهان قانونى شدن وضع واقعى و فعلى در آذربایجان شوید در آنصورت هم آذرى ها و هم ایران به شما بعنوان پیشاهنگ جنبش مترقى و دمکراتیک در خاورمیانه احترام خواهد گذاشت.

ى. استالین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد