فصل هفتم: فرا رسیدن هزاره موعودmilliennium
مارکس و انگلس در مورد بسیاری از جنبههای دین، خصوصاً جنبشهای مذهبی مثل مسیحیت اولیه وجنبشهای هزاره ای اظهارنظر کردند.
جنبش هزاره ای پدیده ای است که بیشتر در کشورهای جهان سوم رو به توسعه و دوران گذشته اتفاق می افتد و زیرورو شدن کامل نظم جهانی جاری را انتظار میکشد. "تالمون" در این باره میگوید: این جنبشهای مذهبیاند که رستگاری قریبالوقوع همه جانبه غایی این جهانی و همگانی را انتظار میکشند. کوهن درتعریف خود جنبه غایی را حذف می کند ولی می افزاید رستگاری هزاره ای با وسایل معجزه آسا تحقق می یابد.
این جنبش به آمدن مسیح یا زرتشت بشارت میدهد و ویژگی مشترک این جنبشها تاکید بر نقش "پیامبر" یا "رهبری" است و پیامبر یا رهبری را به صورت یک قهرمان در میآورد که میتواند در دنیا رستاخیزی برپا کند. دیگر ویژگی این جنبشها عواطف شدیدی است که برمیانگیزانند، آنها به سرعت گسترش مییابند و تمامی وجود مؤمنان را تحت تأثیر قرار میدهند. ویژگی مشترک دیگر این جنبشها احساس عمیق گناه یا مسئولیت در برابر آن مصیبتی است که دچارش شده اند.
"کوهن" تأکید میورزد که این جنبشها در گرماگرم شورشهای سیاسی و گسترده تری که هدفهای واقع بینانه تری دارند نیز پدیدار میشوند. یک پیامبر هزاره ای میکوشد تا از آن موقعیت برای جلب پشتیبانی مردم استفاده کند و در یک زمانه ناآرام پیروانی را برای خود بدست آورد.
دو رهیافت به ریشه های شکل گیری هزاره موعود وجود دارد:
1-یکی در اثر بررسی های جامعه شناختی و وجود فعالیت های سیاسی و اختلاف طبقاتی 2- ودیگری که تحلیل روانشناختی هزاره را اساسا نابخردانه می داند.
انگلس جنبش مونتستر در آلمان را جنبشی سیاسی می داند و بر اساس این رهیافت تبیین می کند. کوهن این جنبش ها را "فوران خیال پردازی" می داند و افرادی را که در این جنبش ها شرکت دارند در "وضعیت آسیب شناختی ذهنی" می داند.
جنبش های هزاره ای در میان مردمانی که واحدهای جدا از هم و کوچک اند رخ می دهد که ساختار سیاسی منسجمی ندارند و این جنبش وحدت بخش است. در حالت دیگر در موقعیت مبتنی بر سازمان فئودالی رخ می دهد که به قشرهای بی بضاعت فاقد سازمان سیاسی توان نشان دادن مخالف با اقتدار سیاسی را می دهد. موقعیت سوم که در آن این جنبش ها رخ می دهد برای زمانی است که نهادهای سیاسی نماینده تمام گروه های جامعه اند اما جامعه با قدرت بسیار برتری در نبرد است و از یک سری شکست ها رنج می بد. مثل آفریقا و فلسطین