با ظهور تکنولوژی های ارتباطی مانند اینترنت و تلفن همراه فضا ها یا ابزارهای وسیعی هم برای دسترسی بهتر و آسان تر مردم به یکدیگر تدارک دیده شد. فضاهای مجازی مانند فیس بوک و توئیتر و ابزارهایی مانند وایبر و لاین هرچند از سوی مسئولان ما به دیده تهدید نگریسته شد؛ اما این ابزارها چه بخواهیم چه نه، اکنون جای بسیاری از منابع اطلاعاتی و راههای ارتباطی را گرفته است.
گسترش چنین فضاهایی اطلاعات و ادبیات خاص خودش را میطلبد؛ ادبیات و نوع ارتباط در این فضاها شاید باب میل عدهای از افراد جامعه نباشد؛ اما این موضوع اصلا نمی تواند وجود و گسترش ادبیات فیس بوکی، وایبری و ... را نادیده بگیرد. مطالعه و کنکاش درباره دلایل اقبال اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان به این پدیده ها باید در اولویت کاری دولت و جامعه شناسان ایران باشد؛ زیرا یکی از بهترین فضاها برای پی بردن به نوع تفکرات و خواسته های جوانان کشور همین فضاهای مجازی است.
بحث اصلی این نوشتار مربوط به نوع واکنش و عکس العمل افراد عضو در این فضاها به اتفاقات پیرامون خودشان است. مدتی است همزمان با رخ دادن اتفاقی مهم در جامعه ایران، چه اتفاق خوب یا شیرین و چه اتفاق بد یا تلخ، عده ای در فیس بوک وایبر یا فضاهای دیگر شروع به ساختن لطیفه و به اصطلاح جک درباره آن موضوع میکنند. و سعی میکنند از زوایای مختلف با آن اتفاق شوخی کنند. برایشان هم فرقی نمی
مردم دلخوری و گلایه هایشان را از دولت و مسئولان با لطیفه و از طریق فضای مجازی به یکدیگر انتقال میدهند
کند که آن اتفاق ناکامی تیم ورزشی باشد یا فوت یک رجل سیاسی یا جوانی هنرمند. در هر حالت آمادۀ ساختن و انتشار لطیفه درباره اتفاق مورد نظر هستند. گاهی حجم شوخی ها تا جایی پیش میرود که حداقل در فضاهای مجازی موضوع یا اتفاق اصلی تحت تاثیر حواشی به اصطلاح خنده دار آن قرار میگیرد. درباره علت به وجود آمدن چنین پدیدههای خبرنگار بهارنیوز گفتگویی با دکتر مصطفی اقلیما استاد دانشگاه و رئیس انجمن علمی مددکاری ایران داشته است.
دکتر اقلیما عمده دلیل گسترش شوخی با اتفاقات در جامعه ایران را بیکاری مردم میداند. اقلیما با مقایسه جامعه ایران با جوامع پیشرفته غربی میگوید: در کشورهای توسعه یافته مردم فرصت و وقت برای اختصاص دادن به چنین کارهایی را ندارند و برنامه ریزی زندگی خود را بر مبنای کار بنیان نهاده اند. و اگر اتفاق یا مطلبی هم بخوانند اگر مربوط به آنها باشد پیگیر میشوند و در غیر این صورت از کنار مسئله عبور میکنند. حتی اینقدر ها برایشان مهم نیست که رئیس جمهورشان کیست و چه میکند. در ریز مسائل اجتماعی و سیاسی چندان ورود پیدا نمی کنند، و به قول معروف "سرشان به کار خودشان است". اما ما در ایران از یک سو با خیل عظیمی از مردم مواجه هستیم که عملا بیکارند؛ حتی اگر شغلی هم داشته باشند دل مشغولی آنها شغل شان نیست. کسی که یک مطلب طنز کوتاه هم میسازد باید به آن فکر کند و قطعا فرصت کافی در اختیار دارد که بیاندیشد و لطیفه بسازد؛ و از سوی دیگر هیچ گونه تفریح و سرگرمی برای افراد وجود ندارد؛ بنابراین تا اتفاقی در کشور میافتدبرای مردم داغ و سوژه میشود. از راه رفتن ساده در خیابان تا معضل شدن مو و روسری بانوان در کشور. و آنقدر مسائل حاشیه ای کشور در تصمیم گیری ها و سیاست ها تاثیرگذار میشود که مسائل اساسی مانند خشک شدن دریاچه بزرگ ایران یا فلج شدن اقتصاد ایران به نظر
هیچ کجای دنیا حکومت درصدد عوض کردن مردم نیستند بلکه سیاست های مورد نیاز مردم و پیشرفت جامعه را در قالب قانون به مردم ارائه میکنند
نمی آید.
این استاد دانشگاه ادامه داد: متاسفانه در جامعه ایران تنها راهی که مردم میتوانند آسوده حرف هایشان را بزنند و تخلیه روانی داشته باشند و در اصطلاح خود را آرام کنند همین فضاهای مجازی و گوشی ها و پیام های کوتاه است. و اگر به طنزهای موجود هم دقت کنیم متوجه میشویم که اکثرا در حوزه های سیاسی و اجتماعی ساخته میشوند. و دلیل اینکه این مطالب طنز و شوخی گسترش و طرفدار پیدا میکنند این است که اکثرا حرف دل بسیاری از این مردم در آن پیام های شوخی زده و گفته میشود؛ بنابراین با وجود طنز بودن چون از دل بر میآید بر دل هم مینشیند. مردم دلخوری و گلایه هایشان را از دولت و مسئولان با لطیفه و از طریق فضای مجازی به یکدیگر انتقال میدهند. مردم در جامعه شکایت دارندزیرا مسئولان امکان تفریح برای مردم فراهم نمی کنند و اساسا جامعه ما تعریفی برای اوقات فراغت ندارد و از سوی دیگر مردم نه امنیت شغلی دارند و نه امنیت اجتماعی؛ حتی در مسافرت های کوتاه هم تنش میان اعضای خانواده یا سایر افراد جامعه دیده میشود. فرد در محیط اجتماعی عملا نمی تواند به کسی اعتماد کند؛ نمی تواند روی حقوق و شغل خود حساب دراز مدت باز کند؛ و هزاران ناکامی دیگر. حال فردی که در این اجتماع زندگی میکند به جایی میرسد که میخواهد این بار روانی و این کمبودها را به نوعی جبران کند. مردم وقتی میبینند مسئولین فقط هنگام وعده دادن به فکر آنها هستند؛ و کسی از دردها و معضلاتشان یا سخنی نمی گوید یا گفته هایش به درد نمی خورد؛ حرفهایی که در ذهن و مغزشان مهم و قابل اعتنا است در قالب شوخی مطرح میکنند؛ و با گفتن حرفشان احساس آرامش میکند.
دکتر اقلیما میافزاید: زمانی در ایران 90 درصد مردم تلویزیون میدیدند، الان این آمار به 30 درصد آن هم در بین اقشار پا به سن گذاشته رسیده است. اکثریت جوانان بیشتر در فضاهای مجازی هستند چون حرف دلشان در آن جا زده میشود. و تنها جایی که میتواند از چیزی که فکر میکند حرف بزند دنیای
زمانی در ایران 90 درصد مردم تلویزیون میدیدند، الان این آمار به 30 درصد آن هم در بین اقشار پا به سن گذاشته رسیده است
مجازی است. در این دنیا عده دیگری را پیدا میکند که مانند خودش حرف میزند و فکر میکند و از این نظر به آرامش میرسد. و به این دلیل است که فضاهای مجازی روز به روز گسترش پیدا میکنند. رئیس انجمن علمی مددکاری ایران میگوید: عده ای در ایران عنوان میکنند که نوع استفاده جوانان از فضاهای مجازی درست نیست؛ باید در پاسخ گفت که چه مقامی میتواند درست یا غلط بودن این فضاها را مشخص کند و چه کسی میتواند این اشتباهات را تصحیح کند؟ آیا هرکس بر اساس منافع شخصی و جناحی خود میتواند بگوید که کدام رفتار درست یا غلط است؟
وی ادامه می دهد: شاید نوع واکنش و ادبیات در فضاهای مجازی به درد یک استاد دانشگاه پا به سن گذاشته نخورد اما آنچه مشخص است که به درد جوان بیست ساله میخورد که درگیر آن میشود. حتی خداوند هم درصدد عوض کردن بندگانش نیست بلکه به آنها اراده و اختیار داده است تا راه خود را بر گزینند؛ اما متاسفانه در ایران همه درصدد عوض کردن نوع فکر و رفتار بقیه هستند. هیچ کجای دنیا حکومت درصدد عوض کردن مردم نیستند بلکه سیاست های مورد نیاز مردم و پیشرفت جامعه را در قالب قانون به مردم ارائه میکنند و افراد شایسته و پاسخ گو را برای اجرای آن به کار میگمارند، یعنی دقیقا همان خواسته ای که رهبری از مسئولان ایرانی خواسته اند یعنی توجه به شایسته سالاری و پاسخگویی درست به مردم.
در ایران قوانین تصویبی چون از بطن جامعه دورند پس از تصویب هم محل مناقشه میشوند. همین مناقشات هم موضوع لطیفه های طنز مردم را به وجود میآورد. از سوی دیگر این قوانین حتی در صورت اجرا هم نمی توانند رضایت مردم را جلب کنند و این نارضایتی در فضاهای مجازی با ادبیات طنز بیان میشود. و قانونی که نوشته میشود اما اجرا نمی شود سوژه جوک میشود و لطیفه ها همه ریشه در واقعیت های اجتماعی دارد و تا زمانی این واقعیت ها به درستی شناخته و برطرف نشوند این لطیفه سازی ها ادامه خواهد داشت.