در سال 2014، نقشه جهان تغییر خواهد کرد، و نفوذ روسیه نسبت به امریکا و چین بیشتر خواهد شد. قابل توجه شهروندان عربستان سعودی: آنها در آینده نزدیک با سیل مواجه خواهند شد. اینها تنها برخی از پیش گویی هایی است که جوی عیاد، " ملکه ی پیش گویی" ، در مصاحبه با "صدای روسیه" عنوان کرده است.
این زن جوان و جذاب در قاهره، معروف به "ملکه ی پیش گویی" است. در مصر، پیش گویی، یک پیشه ی باستانی و محترم است. فقط در قاهره تعداد پیش گویان و طالع بینان به هزاران تن می رسد. اما مصری ها افرادی کم باور هستند و به هر پیش گویی نمی توانند اعتماد کنند. اما بسیاری این زن را جدی می گیرند.
جوی عیاد - کارشناس هنر فرانسه و طالع بینی حرفه ای و مسلط به معانی رمز اعداد است. پیش بینی های وی نزدیک به یک دهه در حال انتشار است. و بسیاری از طرفداران او مطمئنند که پیش بینی ها وی با دقت شگفت انگیزی به حقیقت می پیوندند.
اما شهرت واقعی برای جوی عیاد، شاید تنها امسال، وقتی که سرنگونی محمد مرسی رئیس جمهور مصر را پیش بینی کرد، بدست آمد. او این پیش بینی را زمانی اظهار کرد که رئیس جمهور، از موضع بالایی برخوردار بود. اما خانم عیاد از صفحه تلوزیون نظر خود را در خصوص خروج مرسی از قدرت بیان می کرد. مجری تلویزیون در پاسخ، فقط لبخند باور نکردنی می زد. در نتیجه، شکاکان به شکست خود اعتراف کردند.
- خانم عیاد، لطفا در مورد برخی از پیش بینی های خود که به تازگی به عمل پیوسته اند یادآوری و آیا می توانید در مورد مکانیزم آشکار شدن آنها توضیحی بدهید؟
من مرگ عمر سلیمان معاون رئیس جمهور مصر، زمین لرزه ی ایران و طوفان در ایالات متحده را پیش بینی کردم. اینها همه در صفحه ی فیس بوک من ثبت شده بود. اما در مورد مکانیسم پیش بینی ها، این را هر کسی می خواهد به داند. من خودم هم می خواهم به دانم. برخی از پیش بینی هایم، خودم را نیز شگفت زده می کند و در ابتدا کاملا نمی فهمم که موضوع از چه قرار است. به عنوان مثال، به من الهام شد که به خاطر یک زن یکی از رهبران "اخوان المسلمین" مصر در معرض تحقیر قرار می گیرد ، و دیگری همانند یک زن رفتار می کند. در آن زمان وقتی که من آن را اعلام کرد، خودم نمی توانستم واقعیت را توضیح دهدم. اما به زودی «اخوانی ها» سرنگون شدند و رهبر روحانی آنها تلاس مرد که با روبنده از مصر فرار کند. نیمی از پیش بینی ها درست از آب درآمد. و بعدا نیم دیگر آن زمانی مشخص شد که حیرات الشاطر، یکی از رهبران"اخوان المسلمین" به خاطر همسرش از رابطه بین "اخوان المسلمین" و "حماس" پرده برداشته شد. همسر وی مسئول هماهنگ کننده ی بین دو حزب بود. هم چنین پیش بینی کردم که السیسی (وزیر دفاع مصر، در اواخر ماه ژوئن و اوایل ماه جولای) از محبوبیت بالایی برخوردار خواهد شد که آن نیز به واقعیت پیوست. من آن را چند ماه قبل از انقلاب 30 ژوئن گفتم.
- این چیزی است که ما در مورد گذشته گفتیم. آینده را چگونه می بینی؟
از آنجا که من با "صدای روسیه"، مصاحبه می کنم، این برای اولین بار می گویم که روسیه حتی بیش از امریکا و چین، نفوذ زیادی در جهان پیدا می کند. مصر در میان کشورهای عربی یک بار دیگر نقش رهبر را ایفا می کند. بین مصر و روسیه یک اتحاد قوی ایجاد می شود. زمان دشواری در انتظار همسایگان مصر است. یک انقلاب دوم در تونس بروز خواهد کرد و دولت در لیبی تغییر می کند. ضمنا در منطقه ما، بلایای طبیعی رخ می دهد. به عنوان مثال، در مصر برف می بارد. در عربستان سعودی ، به احتمال زیاد در جده، سیل جاری می شود. در سال 2014، نقشه جهان تغییر خواهد کرد از جمله روسیه تحت تاثیر آن قرار می گیرد. همچنین روسیه یک حمله تروریستی را خنثی می کند. این مهم از طریق ساختارهای امنیتی و فن آوری های خاصی صورت می گیرد که ما از آناطلاع کافی نداشته، اما در واقع یکی از پیشرفته ترین ها در جهان است. به طور کلی به زودی در جهان، تغییرات زیادی به وقوع خواهد پیوست. تمام رویدادهای مهمی که آغاز گر دوره جدید است، در سال 2013 رخ داده است. هم اکنون همه ما باید در انتظار دوران جدید باشیم. آنها در حال فرا رسیدن هستند.
امروز یک نامه به پست الکترونیکی من آمد که به علت جالب بودن در این جا قرارش می دهم:
تغییر خویش تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست. برای مثال کشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است! اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که 150 سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند، اکنون کشورهایی توسعهیافته و ثروتمند هستند. تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست. ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که 80 درصد آن کوههایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد. این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری میباشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر میکند. مثال بعدی سوئیس است. کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شکلاتهای جهان را تولید و صادر میکند. در سرزمین کوچک و سرد سوئیس که تنها در چهار ماه سال میتوان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود. سوئیس کشوری است که به امنیت، نظم و سختکوشی مشهور است و به همین خاطر به گاوصندوق دنیا مشهور شدهاست (بانکهای سوئیس). افراد تحصیلکردهای که از کشورهای ثروتمند با همتایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص میکنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد. نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند. زیرامهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی میگیرند، در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد و فعال تبدیل میشوند. پس تفاوت در چیست؟ تفاوت در رفتارهای است که در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است. وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل میکنیم، متوجه میشویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی میکنند: .1اخلاق به عنوان اصل پایه .2وحدت .3مسئولیت پذیری .4احترام به قانون و مقررات .5احترام به حقوق شهروندان دیگر .6عشق به کار .7تحمل سختیها به منظور سرمایهگذاری روی آینده .8میل به ارائه کارهای برتر و فوقالعاده .9نظمپذیری اما در کشورهای فقیر تنها عده قلیلی از مردم از این اصول پیروی میکنند. در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است کسی که اخلاقیات را رعایت کند برچسب پاستوریزه خواهد گرفت کسانی که حقوق دیگران را زیر پا می گذارند و افراد قالتاق، آدمهای زرنگ خوانده می شوند انسانهای منظم افراد خشک وبیحال هستند همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله و......... بیایید از خودمان شروع کنیم و از همین لحظه ما ایرانیان فقیر هستیم نه به این خاطر که منابع طبیعی نداریم یا اینکه طبیعت نسبت به ما بیرحم بودهاست. ما فقیر هستیم برای اینکه رفتارمان چنین سبب شدهاست. ما برای آموختن و رعایت اصول فوق که (توسط کشورهای پیشرفته شناسایی شده است) فاقد اهتمام لازم هستیم. |
همه مسلمانان به قیامت و حساب و کتاب ایمان دارند و معتقدند که اگر انسان به کسی ستم کند و یا حقّ کسی را ضایع کند، روز قیامت باید درباره آن پاسخگو باشد، در قرآن مجید آمده است:
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ
وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ
پس هر کس هم، ذرهای کار خیر انجام دهد، آن را خواهد دید؛
و هر کس هم، ذرهای کار بد کردهایم. آن را خواهد دید؛۱
بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره) معتقدند که این دو آیه شریفه، از محکمات قرآن هستند۲؛ یعنی از آیاتی هستند که به تأویل، توضیح و شرح و بسط فراتر از خود نیاز ندارند. بنابراین طبق مفادّ صریح این دو آیه، اگر کسی ذرّهای” که حتّی به وزن نمیآید و یا تنها با ترازوهای بسیار دقیق به حساب میآید” خوبی انجام دهد، خودِ آن خوبی را میبیند؛ یعنی در برابر آن، مزد به او نمیدهند؛ بلکه همانکار خوب را به شخص برمیگردانند و اگر هم کار بدی را مرتکب شود، همان کار بد را به او تحویل میدهند.
مسلمان، وقتی این دو آیه را میبیند، باید اندکی تأمّل کند؛ هر کسی بهتر میداند که چه مقدار کار خوب و بد انجام داده است. در این زمینه مطالعۀ کتاب «منازل الآخرة»، نوشته مرحوم قوچانی(ره) بسیار مفید و قابل استفاده است. قلم روان مرحوم قوچانی، برای جوانها لطافت بیشتری دارد. این کتاب به گفته شهید مطهّری(ره) مجموعه مکاشفات آن مرحوم است. یعنی ایشان این مسائلی را که نوشته، نخست دیده و سپس به قلم آورده است. کسانی که چشم برزخی دارند، چیزهایی میبینند که ما نمیبینیم. البته خدا ستّارالعیوب است و آبروی همگان را حفظ میکند و آن کسی هم که واقع را میبیند، حق ندارد آن را بازگو کرده و از اشکال واقعی مردم پرده بردارد.
صورت برزخی اعمال
کارهایی که ما انجام میدهیم، کم کم در روح ما به شکل ملکه در میآید. اگر کسی دو یا سه بار دروغ گفت و این کار را ادامه داد، به تدریج دروغگو میشود و ملکه دروغگویی در او شکل میگیرد. هنگامی که عمل و رفتاری در انسان عادت میشود، باطن انسان را با خود همراه و متناسب میکند. توضیح آن که ما یک چهرۀ ظاهری داریم که همه آن را میبینند و شامل چشم، لب، دهان، گوش و … میشود. امّا یک چهره باطنی هم داریم که بر اثر رفتارها و کارهای انسان شکل میگیرد؛ به عنوان مثال چهره باطنی افرادی که دائم مردم را فریب میدهند، به شکل میمون است. کسانی که منافقاند، دو زبان دارند که یکی از آنها پشت سرشان است. آن هایی که متکّبرند، به شکل مورچهاند، از همه کوچکترند و روز قیامت در زیر دست و پا هستند. آنان که زبان به طعنه میگشایند و دیگران را میآزارند، مثل عقرباند. مردمی که مال یتیم را میخورند، آتشخوار و آن کسانی که حرامخواری میکنند، کثافتخوارند. شهوترانها هم به شکل خوکاند. البته خداوند ایشان را اینگونه نیافریده، بلکه خلقت آنها به صورت انسان بوده و آنان با اعمالشان، شاکلۀ خود را تغییر دادهاند. این مسأله در روایات نیز آمده است. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«وقتی خدا شما را خلق کرد، باطنتان مثل آیینه صاف و زیبا بود».
مسیحیّت امروز معتقد است که انسان، گنهکار به دنیا میآید! چون حضرت آدم(علیه السلام) یک خلافی مرتکبت شده است!؛ و برای همین باید او را غسل تعمید داد؛ امّا ما معتقدیم اگر آدم(علیه السلام) گناه کرد، به ما ربطی ندارد؛ زیرا:
کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ
(آری) هر کس در گرو اعمال خویش است؛۳
علّامه طباطبایی(رحمةالله) میفرمایند: اوایل جوانی در نجفاشرف بودیم، شخصی بود که به او میگفتند: «شیخ عبود». مردی با بصیرت بود. اغلب به قبرستان وادی السّلام سر میزد. یک روز طلبههای جوان دور او را گرفتند و گفتند: چه خبر؟ گویا منتظر خبرهای عجیب و غریب بودند. آن مرد گفت: از این خبرهایی که شما میخواهید، نه، امّا خود یک خبر دارم. چند عدد از قبرها را دیدم که خالی هستند. از قبری پرسیدم: میگویند در قبر مار و مور و عقرب و جود دارد، ولی الآن که چیزی نیست؟ ناگاه شنیدم که قبر گفت: ای رفیق! ما که مار و مور نداریم. شما آدمها خودتان مار و مور میآورید. اینها اعمال خود شماست و هرگز نمیتوانید از اعمالتان فرار کنید.
—————-
پی نوشت ها:
۱٫ سوره زلزال، آیه ۷ و ۸
۲٫ چهل حدیث امام راحل، ص ۴۶۲
۳٫ سوره مدّثر، آیه ۲۱
حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی
آر. کی. ساپرا (1393) "تفکرات مدیریت" ، ترجمه ی بهروز رضایی منش (و همکاران)، تهران، انتشارات صحرا دریا
Hafez Mollaabbasi, Behrooz Rezaeemanesh and Jamshid Salehi Sadaghiani, (2013), A study on relationship between emotional intelligence and organizational indifference through the organizational commitment: A case study of an Iranian firm , Quarterly "Growing Science ", Volume 3 Issue 5 pp. ISSN 1923-9343 (Online)
رضائی منش، بهروز و دیگران. (1391) . رابطه ی رهبری تحول آفرین و سرمایه اجتماعی در کسب و کارهای کوچک ، فصلنامه ی مطالعات مدیریت (بهبود و تحول) ، سال بیست و یکم ، شماره ی 69 ، زمستان
-حبیب رودساز، رضایی منش، بهروز و توکلی شقایق . (1391) . تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر مزیت سازمانی، فصلنامه علمی – پژوهشی مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، سال بیست و یکم، شماره 68 ، پاییز |
* فرد لوتانز(1391) سرمایه روانشناختی" ، ترجمه بهروز رضایی منش (و همکاران)، تهران، انتشارات علمی |
|
* جعفری محمد*,شریف زاده فتاح,قربانی زاده وجه اله,رضایی منش بهروز,دلخوش کسمایی
ابوالقاسم، |
* رضایی منش، بهروز و دیگران، (1390)، تاثیر ناب سازی لجستیک بر عملکرد کسب و کار ، فصلنامه مدیریت و توسعه ،1390 ، شماره 49
*رضائی منش، بهروز و کرمانشاهی، شایق (1389). رابطه معنویت با تعهد سازمانی در محیط کار (مطالعه موردی فرودگاه مهرآباد)، فصلنامه علمی و پژوهشی بصیرت ، 1389 ، شماره ی 89 ، ص 89 ،
*ر ضایی منش، بهروز - اثناعشری،محمد (1390). بقای سازمان در محیط های قابل انعطاف است: در تکاپوی جو سازمانی سالم تئوری های درو و نزدیک، "توسعه مدیریت » تیر ماه، شماره 87 ، (3 صفحه - از 24 تا 26)
* سازمان اداری ایران در عصر صفویان ، رضایی منش، بهروز ، "کتاب ماه تاریخ و جغرافیا "، بهمن 1389 - شماره 153 ، .(8 صفحه - از 12 تا 19)
اسکات، ریچارد (1387) "سازمان ها " ، ترجمه ی بهروز رضایی منش و سینا محمد نبی، تهران، انتشارات سائسی
* عوامل موثر بر ایجاد سازمان یادگیرنده ، نویسندگان: رضایی منش، بهروز - نوربخش،مهدی ، نشریه: مدیریت » مطالعات مدیریت صنعتی » تابستان 1385 - شماره 13 ، (24 صفحه - از 123 تا 146)
* رضائی منش، بهروز و فقیهی ابوالحسن. (1384)، "اخلاق اداری"، " فصلنامه مطالعات مدیریت"، پاییز، شماره 47، (26 صفحه - از 25 تا 50)
* دکتر شریعتی و کارل مارکس ، رضایی منش،بهروز ، نشریه ی گزارش » آبان 1380 - شماره 128 ، (3 صفحه - از 62 تا 64)
* پارادایم تفسیری و مطالعه سازمان ، نویسنده: رضایی منش، بهروز ، "مطالعات مدیریت بهبود و تحول"، پاییز 1373 - شماره 15 ، (12 صفحه - از 39 تا 50)
* هرمنوتیک چیست؟ ، نویسنده: رضایی منش، بهروز ، "مطالعات مدیریت بهبود و تحول" بهار و تابستان 1378 - شماره 21 و 22 ، (7صفحه - از 209 تا 215)
*رضائی منش، بهروز. (1378)، "عقلانیت و تئوری سازمان". "مطالعات مدیریت بهبود و تحول » بهار و تابستان 1378 - شماره 21 و 22 ، (12 صفحه - از 187 تا 198)
* رضایی منش، بهروز ، (1377). "مطالعات مدیریت بهبود و تحول » زمستان - شماره 20 ، (3 صفحه - از 175 تا 177)
*رضائی منش، بهروز. (1377). تفهم، "فصلنامه مطالعات مدیریت" زمستان 1377 - شماره 20 ، (4 صفحه - از 171 تا 174)
Rezaee manash,Behrooz,The study of sub-ethics in part of Iran's public service, thesis of Ph.D and course of management public ,management factulty and accounting Allameh Tabbatabbaee university(2004).
یکی از مسائلی که در سال های اخیر در کشور ما، در زمینه دین شناسی مورد بحث قرار می گیرد، بحث گوهر و صدف دین است کسانی که این بحث را مطرح می کنند، تلاش دارند تا آموزه های دینی را به دو دسته تقسیم کنند. که یک دسته دارای ارزش بیشتری هستند و در واقع هدف اصلی دین می باشد و ارزش های ذاتی دین به شمار می روند و دسته دوم آموزه هایی هستند که نسبت به گروه اول ارزش کمتری دارند و مهم ترین خصوصیت شان این است که راه و وسیله ای برای رسیدن به آن ارزش های اصلی هستند، که گوهر محسوب می شوند، و این احکام همچون صدفی هستند که هم گوهر اصلی دین را حفظ می کنند و هم آن را پرورش می دهند و اگر آن گوهر نباشد این صدف ارزش خود را از دست می دهد؛ چنان که اگر صدف نباشد، کسی نمی تواند به گوهر برسد به علاوه که گوهر را نمی توان به خوبی محافظت کرد.
مثلاً در یک کشور قانون اساسی که اهداف و ارزش های اصیل را تبیین می کند، می تواند گوهر محسوب شود و سایر قوانین عادی که برای اجرایی کردن اهداف قانون اساسی تنظیم می شوند، صدف این قوانین هستند اصل این تقسیم بندی، مورد تأیید علمای اسلامی نیز می باشد و آن را قبول دارند، ولی مهم آن است که اولاً بدانیم گوهر دین کدام است و صدف آن چیست و ثانیاً متوجه باشیم که صدف بودن چیزی باعث بی ارزشی و رها کردن آن نمی شود، بلکه تمام آموزه های دینی لازم الاجرا هستند و کسی نمی تواند آن ها را کنار بگذارد و فایده این تقسیم بندی آن است که گوهر دین توسط صدف آن حفظ می شود و مهمتر آن که اعمال ظاهری و روبنایی با گوهر دین ارزش گذاری و سنجیده می شوند و معیار صحت و سعادت آنها، مطابقت شان با گوهر دین می باشد.
برای شناخت گوهر و صدف اصلی دین، می توان به بحث های مربوط به اهداف انبیاء و آیات مربوط به بعثت انبیاء مراجعه کرد.
آیت الله جوادی آملی، نظریات مختلفی را دربارة گوهر و صدف دین نقل کرده اند.[1] و خودشان نیز معتقدند که هدف اصلی دین، تعالی یافتن و نورانی شدن انسان است.[2]
شهید مطهری نیز هدف اصلی دین را شناخت و نزدیک شدن به خدا معرفی می کنند[3] که البته تفاوتی بین دو نظر وجود ندارد. نظر این دو عالم بزرگوار را می توان از آیات قرآن و روایات اهل بیت استخراج کرد. چنان که آیات متعدد، قرآن کریم هدف انبیاء را تزکیه معرفی می کند. در آیات دیگر می فرماید قدافلح من زکیها (شمس، 9) و یا قد افلح من تزکی (اعلی، 14) به این معنا هر کس تزکیه کند و رستگار می شود. پس هدف انبیاء آن است که انسانها برای رسیدن به فلاح و سعادت، به تزکیه خود بپردازند.
البته در آیات دیگر اهداف دیگری نیز ذکر شده است مثل اقامه قسط و عدل اجتماعی (25 حدید) و یا حل اختلافات مردم (213 بقره) ولی چنان که شهید مطهری نیز ذکر کرده اند، این اهداف میانی دین هستند، ولی هدف اصلی دین همان سعادت و جاودانگی فرد می باشد و لذا احکام و فروعات همه صدفی هستند که گوهردین را حفظ می کنند و راه رسیدن به گوهر را نیز نشان می دهند و در عین حال ارزش خود آنها هم به آن است که پیوسته با گوهر باشند، و چنان که انسانی که از نردبانی صعود می کند اگر بخواهد پله های پایینی را بردارد به این گمان که چون بالا رفته پس به آن نیازی ندارد، بی گمان سقوط خواهد کرد. کسی که بخواهد به تصور رسیدن به گوهر دین، صدف آن را رها کند در واقع خود را به ضلالت انداخته است.
بحث گوهر دین را از زاویه ای دیگر نیز می توان پی گیری کرد. و آن گوهر مشترک ادیان مختلف می باشد، که البته به دلیل تفاوت های فراوان همه ادیان موجود در عالم، از ادیان بدوی و بدون خدا گرفته تا مسیحیت و اسلام نمی توان وجه مشترکی برای همه آنها پیدا کرد، ولی در میان ادیان ابراهیمی و الهی، مشترکات فراوانی یافت می شود از جمله باور به اصول سه گانه توحید، نبوت معاد و نیز بسیاری از باورهای فرعی مثل فرشتگان... و همچنین اعمال و مناسک عبادی که در این ادیان وجود دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ مطهری مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی؛ (وحی و نبوت) ص 21 ـ 56.
2ـ خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه، قم.
[1] . جوادی آملی، عبدالله، دین شناسی، قم، نشر اسراء، 1381، ص 59 ـ 73.
[2] . جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، قم، نشر اسراء، 1381، ص 25.
[3] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ج2، ص177.
جامعه شناسی دین از اصطلاحاتی است که اخیراً در ادبیات دینی و فرهنگی کشور ما متداول گشته است و امروزه افراد زیادی از آن بهره می برند. در این فرصت بر آنیم به بررسی این واژه و تفاوت آن با جامعه شناسی دینی بپردازیم تا اندکی در رفع ابهام از این واژه نقش ایفا کرده باشیم.
پیش از بحث پیرامون اصطلاح مذکور لازم است تعریف و توضیحی کوتاه از اصطلاح مهم دیگر یعنی جامعه شناسی بدهیم. جامعه شناسی (sociology) عبارت است از بررسی علمی رفتار اجتماعی انسان هنگامی که آدمی در مظاهر جمعی اش مورد مطالعه قرار می گیرد.[1] براساس این تعریف جامعه شناسی با تمام فعالیت های جمعی آدمی مانند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مرتبط می گردد. جامعه شناسی سعی در تعریف قوانینی دارد که رفتار انسان را در زمینه های اجتماعی، کنترل و هدایت می کند. اما این گونه مطالعات و بررسی ها تا قرن 19 هنگامی که مفهوم اجتماع (socity) نهایتاً از حکومت (state) جدا شد رواج پیدا نکرد. در آن زمان بود که جامعه شناسی به رشته ای مستقل تبدیل گردید. واژه جامعه شناسی در سال 1838 توسط آگوست کنت (1798 ـ 1857 م) ابداع شد. او سعی کرد که تمام مظاهر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زندگی را تحلیل کند و اصول یکپارچه ساز جامعه را در هر مرحله ی رشد اجتماعی بشر معرفی نماید.
با توجه به تعریف جامعه شناسی دین (sociology of religion) رشته ای تحقیقی است که در آن جامعه شناس در صدد درک چگونگی تأثیر اعمال و اعتقادات دینی یک گروه خاص در جامعه می باشد و نیز او در پی آن است که بداند این اعمال و اعتقادات دینی چگونه در ساختار اجتماعی مشارکت می ورزند. این رشته بسیار پیش از دوران آگوست کنت (1798 ـ 1857 م) مخترع و واضع واژه ی جامعه شناسی وجود داشته است. در زمانهای قبل از او گزنفون هنگامی که به بررسی این مطلب پرداخت که خدایان مردم اتیوپی سیاه بودند و بینی آنها کوچک و انتهای آن بالا آمده بود، در حالی که خدایان سرزمینهای اروپایی چشمان آبی و موهای قرمز داشتند، به این رشته پرداخته بود. همچنین فیلسوف مسلمان، ابن خلدون در مقدمه ی کتاب العبر (1377 م) که کتابی راجع به جهان است از نقش دین در ظهور و افول پادشاهان شمال آفریقا صحبت می کند. جامعه شناسی دین به بررسی مدرن و روش مند دین و جامعه می پردازد، یعنی با جستجوی قواعد و تنظیمات دین و جامعه، آنها را به عنوان شبکه ها و نظامهای به هم پیوسته ی اندیشه، احساسات، رفتار مورد پژوهش قرار می دهد.
مطلب دیگر این که «ظهور مطالعات جامعه شناختی درباره ی دین در دوران معاصر با مطرح شدن سرمایه داری، تکثرگرایی فرهنگی، تساهل دینی و حالات آزادی خواهانه بسیار مرتبط است بنابراین این رشته را نمی توان طریقی تکوینی (عقلی ـ طبیعی) در مطالعه ی دین و جامعه تلقی کرد. برعکس، این شاخه رشته ای است که مصنوع فرهنگ می باشد که با نهضت های تاریخی منحصر به فرد در اندیشه ی اجتماعی غرب حاصل شده است. این رشته محققان را قادر می سازد یا مجبور می کند که خود را از ادعاهای هنجاری که از ناحیه ی ادیان یا جوامعی که آنها را مطالعه می کنند تحمیل شده است جدا سازند در نتیجه، جامعه شناسی دین محصول یکی ازمسائل پرنفوذ خود یعنی دنیوی کردن اندیشه و سازمانهای دین تلقی می گردد.»[2]
در آخر این که جامعه شناسی دینی: علمی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق خود از آموزه های دینی بهره می جوید و در مقابل جامعه شناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد.
روانشناسی دینی نیز رویکردی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق از آموزه های دینی بهره می جوید و برای آنها در این امور اعتبار و ارزش خاصی قائل است ولی در مقابل روانشناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد.
[1]-The Columbia encyclopedia - Fifth edition - Columbia university pvess - Houyhton Mifflin company. Sociology.
[2]-Mircea Eliade: The Eneclopedia Of Religion Vol 13 P 385.
میر، چاالیاد. ج 13، ص 385.
در سؤال فوق رابطه دین و ایدئولوژی مورد پرسش قرار گرفته است، اگر تعریف هر یک از این دو روشن باشد، رابطه آنها مشخص خواهد شد. درباره واژة ایدئولوژی گفتهاند: لفظی است مرکب از «ایده + لوژی» به معنای عقیده شناسی و به معنی خود عقیده و طرز تفکر هم به کار میرود.[1] معنای اصطلاحی خاص ایدئولوژی عبارت است از: سیستم فکری که شکل و طرح کلی رفتار انسان را تعیین میکند و به عبارت دیگر ایدئولوژی یک سلسله آراء کلی هماهنگ دربارة رفتارهای انسانی است.[2] و طبق تعریف دیگر، ایدئولوژی، اندیشهای عمل زا است.[3]
ایدئولوژی، در اصل واژهای فرانسوی و به معنای، علم یا مطالعه ایدهها بوده و سپس معنای بین المللی و مهمتری پیدا کرده و در مقام دلالت بر مجموعهای از باورها و رفتارها که با یکدیگر ارتباط دارند به کار رفته است.[4] برخی نویسندگان که با غرض خاصی، (نفی دخالت دین در مسائل اجتماعی و سیاسی)[5] به نفی ایدئولوژی پرداختهاند، این واژه را طوری معنا نموده و لوازمی برای آن شمردهاند که منفی و مطرود بودن آن نیاز به بحث زیادی نداشته باشد، مثلا گفتهاند، ایدئولوژی مرامنامه انسانی است که خودش را خدا میداند.[6] و لوازم آن علاوه بر وارونه نمائی و غفلت آمیز بودن، خدمت به منافع گروهی و مشروعیت بخش قدرت حاکم است.[7] اگر در معنی لغوی و اصطلاحی این واژه دقت نماییم، این تعریف و لوازم آن از ایدئولوژی استفاده نمیشود، بلکه معنایی تحمیلی بر آن است.
در تعریف دین گفته شده است؛ دین در لغت به معنی اطاعت و جزاء آمده و اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید میباشد.[8] با این تعریف از دین که مشتمل بر دستورات عملی و رفتار انسان است، روشن میشود که دین، همان ایدئولوژی به معنای عقیده و رفتار است، و میتوان سیستم کلی احکام عملی دین را ایدئولوژی به حساب آورد.[9]
در نوشتههای شهید مطهری و استاد مصباح و دکتر شریعتی، عنوان ایدئولوژی اسلامی مطرح شده است. شهید مطهری میفرماید: ایدئولوژی جامع و کامل که در اصطلاح قرآن شریعت نامیده شده است یک فلسفه زندگی انتخابی، آگاهانه، آرمان خیز و مجهز به منطق است یعنی یک تئوری کلی، یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی آن کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است.[10]
امّا این سؤال که ایدئولوژی میخواهد همه افراد را به یک شکل درآورد؟ پاسخ این است که در آن تعریف ناصحیح از ایدئولوژی یکی از لوازم آن «الیناسیون آور،[11] خواستار یکنواخت اندیشی، بیتحمل نسبت به تنوع و کثرت آراء»[12] دانسته شده است، امّا حقیقت این است که اگر یکسان سازی و یکنواختی به معنی اشتراک در همه جزئیات زندگی فردی و اجتماعی باشد، ایدئولوژی اسلامی چنین اقتضائی ندارد. و اگر به معنی اشتراک در سعادت ابدی و زندگی انسانی است اقتضا دارد. توضیح این که: ایدئولوژی، شامل احکام جزئی نمیشود، همانند این که «امروز باید به فلان فقیر صدقه داد.»[13] بلکه بر اساس آرمانهای ثابت انسانی و قوانین کلی استوار است.[14] یکسانی در زندگی انسانی و سعادت ابدی به این دلیل است که انسان دارای فطرتی یگانه و سرشتی یکسان است و بدیهی است که ایدئولوژی باید متکی بر ارزشهای انسانی و فطرت یگانه انسان باشد.[15]
ایدئولوژی اسلامی با فطرت انسان هماهنگ است و هرگز نیاز به انضباط شدید و یک شکل سازی ناخواستهای که در دیگر ایدئولوژیها هست، ندارد. مثلاً لنین میگوید: در درون حزب نه تنها آزادی عمل فرد، بلکه آزادی فکر، نیز باید شدیداً تابع انضباط حزب و وحدت فرماندهی باشد.[16] علت این سخت گیری و فشار، انحرافی بودن این ایدئولوژیها است، امور فطری و طبیعی احتیاج به این تحمیل و فشار ندارد.[17]
نتیجه اینکه، ایدئولوژی به معنای اعتقاد و رفتار مطابق آن است و این معنا با دین منافاتی ندارد. و یک شکل سازی اگر به معنی هماهنگی همه انسانها در فطرت و سعادت و زندگی انسانی باشد اشکالی ندارد. اما یکسانی در همه جزئیات ذهنی و رفتاری و فردی و اجتماعی، نه لازمه ایدئولوژی است و نه لازمه دین است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ مصباح یزدی، محمد تقی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، مؤسسه در راه حق، جلد اول از مجموعه سه جلدی.
2ـ مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران، انتشارات صدرا.
3ـ مطهری، مرتضی، مقدمه بر جهان بینی اسلامی، تهران، انتشارات صدرا.
[1] . مصباح یزدی، محمد تقی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، مؤسسه در راه حق، ج1، ص3.
[2] . همان.
[3] . خامنهای، سید محمد، مقدمه ویژگیهای ایدئولوژی اسلامی، انتشارات مؤسسه ملی، 1354، ص19.
[4] . جان پلاسناتس، ایدئولوژی، ترجمه عزت الله فولادوند، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1373، ص1ـ2.
[5] . علیجانی، رضا، ایدئولوژی ضرورت یا پرهیز، انتشارات چاپخش، چاپ اول، 1380، ص24.
[6] . سروش، عبدالکریم، فربهتر از ایدئولوژی، موسسه فرهنگی صراط، چاپ پنجم، 1376، ص373.
[7] . همان، ص80.
[8] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، 1374، ج1، ص28.
[9] . همان، ص29.
[10] . مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1371.
[11] . فربهتر از ایدئولوژی، همان، ص80.
[12] . همان، ص120.
[13] . آموزش عقاید، همان، ج1، ص29.
[14] . شریعتی، علی، بحثی در ایدئولوژی، پرسش و پاسخ، ص13.
[15] . مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران، انتشارات صدرا، ص61.
[16] . بعثت و ایدئولوژی، ص42، به نقل از کتاب ویژگیهای ایدئولوژی اسلامی.
[17] . ویژگیهای ایدئولوژی اسلامی، همان، ص16.
برای دین تعاریف متعددی از سوی اندیشمندان مسلمان و غربی ارایه شده است و شمار آن ها به قدری زیاد است که به سختی می توان آن ها را جمع و شمارش کرد. ساموئل کینگ از اندیشمندان غربی اعتقاد دارد که از دین، هزاران تعریف ارایه شده است.[1] فلذا ارایة تعریفی جامع وکامل از دین کار بسیار دشواری است؛ چرا که قدمت دین به درازای عمر انسان بوده و در شکل های گوناگون، از ابتدایی ترین صورت تا صورت متعالی و جامع، در جوامع گوناگون تبلور یافته است. بنابراین در پاسخ به سؤال ابتدا تعاریف برخی از اندیشمندان مسلمان که با الهام گرفتن از معارف زلال قرآنی و روایی به تعریف دین پرداخته اند را مطرح می نماییم و در ادامه تعریف مورد قبول را ذکر می کنیم:
1. تعریف علاّمه طباطبائی:
ایشان در موارد گوناگونی از المیزان، دین را به روش یا سنّت اجتماعی تعریف می کند؛ از جمله:«دین راه زندگی است که آدمی در دنیا به ناچار آن را می پیماید.»[2]
2. تعریف آیت الله جوادی آملی:
دین مجموعة عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای ادارة جامعه انسانی و پرورش انسان ها باشد.[3]
3. تعریف آیت الله جعفر سبحانی:
دین یک معرفت و نهضت همه جانبه به سوی تکامل است که چهار بُعد دارد: اصلاح فکر و عقیده، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی، حُسن روابط افراد اجتماع، حذف هر گونه تبعیض های ناروا.[4]
4. تعریف آیت الله محمد تقی مصباح یزدی:
دین در اصطلاح، به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید است؛ از این رو کسانی که مطلقاً معقتد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی و یا صرفاً معلول فعل و انفعال های مادی و طبیعی می دانند بی دین نامیده می شوند. بنا به تعریف ذکر شده هر دینی از دو بخش تشکیل می گردد:
1. عقیده یا عقایدی که حکم پایه و اساس و ریشة آن را دارد مانند اعتقاد به وجود خداوند یکتا و دادگر و توانای مطلق، اعتقاد به معاد و ...
2. برنامة حرکت به سوی هدف که احکام و تکالیف نامیده می شود و اخلاقیات و احکام فقهی را تشکیل می دهد.[5]
5. تعریف پیشنهادی ما از دین:
فقط تعریف دینِ اسلام است که جامع تمام ادیان الهی است. و به عبارت دیگر کاملترین مرتبه از دین الهی به شمار می رود. و آن عبارت است از مجموعة معارف، احکام و دستورالعمل هایی که منشأ الهی دارد و برای هدایت انسان و وصول به سعادت دنیایی و آخرتی به دست بشر می رسد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ حسین زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره).
2ـ خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه، گفتار دوّم.
[1] . ساموئل کینگ، جامعه شناسی، ترجمه مشفق همدانی، تهران، انتشارات سیمرغ، 1355، ص92.
[2] . طباطبائی، محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ پنجم، 1372، ج8، ص134؛ و نیز ر.ک: ج2، ص130، ج4، ص122، ج10، ص189، ج16. ص178.
[3] . جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، قم، موسسه فرهنگی رجاء، چاپ اول، 1372، ص93.
[4] . سبحانی، جعفر، مجلّه نقد و نظر، ش3، ص19.
[5] . مصباح یزدی، محمّد تقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ هفتم، 1370، ج1ـ2، ص28ـ29.
جوی عیاد، " ملکه ی پیش گویی"
دوازدهم دسامبر 2013 - پنج شنبه 21 آذر 1392 - رادیو صدای روسیه